درس 5 قدرت پرواز کلاس چهارم

دروس دین و زندگی متوسطه دوم

درس 5 قدرت پرواز کلاس چهارم


درس پنجم            قدرت پرواز
در درس های پيشين كه سخن از توحيد در خالقيت، ربوبيت و عبادت بود، گفته شد كه تنها مالك، ربّ و مدبر جهان خداست و هيچ يك از
مخلوقات در ادارۀ جهان در كنار او قرار نمی گيرند  (در عرض)و با او شريك نمی شوند( نفی شرک در ربوبیت). همۀ موجودات، تحت اراده و مديريت خداوند و به اذن (در طول تدبیر الهی )او عمل می كنند.( توحید در ربوبیت)  
در اين درس به ياری خداوند، به بررسی اين سؤال خواهيم پرداخت كه: با توجه به اين كه همۀ رخدادها و حوادث جهان، تحت اراده و مديريت خداوند است، نقش اراده و اختيار انسان در اين نظام جهانی چيست؟ آيا اين نظام بستری مناسب برای ظهور اختيار انسان است يا مانع آن می باشد؟  
اِنّا هَدَيۡناهُ السَّبيلَ  اِمّا شاكِرًا وَ امّا كَفورًا        به راستى ما راه حق را به او نمايانديم، خواه شاكر و پذيرا باشد يا ناسپاس.    انسان، ۳
قَدۡ جاءَكُم                                             به راستى آمده است نزد شما
بَصاِئرُ مِنۡ رَبِّكُم                                       رهنمودهايى از پروردگارتان؛
فَمَنۡ اَبۡصَرَ فَلنَفۡسِهٰ                                 پس هر كه بينا گشت به سود خودش،
وَ مَنۡ عَمِىَ فَعَلَيۡها                                و هر كس كورى پيشه كرد به زيان خودش است
وَ ما اَنَا عَلَيۡكُمۡ بحَفيظ                             و من بر شما نگهبان نيستم             
                                                          انعام،
۱۰۴
اِنَّ اللّٰهَ يُمۡسِك                                     همانا خداوند نگه مى دارد
السَّماواتِ وَ ا لاَرۡ ض                             آسمان ها و زمين را
اَنۡ تَزو لا                                          از منحرف شدن
وَ لَئنۡ زالَتا                                        و اگر منحرف شوند
اِنۡ اَمۡسَكَهُما                                    نگه نمى دارد آن دو را
مِنۡ اَحَدٍ مِنۡ بَعۡدِ ه                             هيچ كسى بعد از او
اِنَّه و كانَ حَليمًا غَفورًا                        اوست بردبار آمرزنده                                     فاطر، ۴۱  
اِنّا كُلَّ شَىۡ ء خَلَقۡناهُ بقَدَ ر              همانا ما هر چيز را به اندازه‏ى معيّنى آفريده‏ايم.       
                                                قمر، ۴۹
هُوَ الَّذی يُحۡيی وَ يُميت               اوست که زنده کند و بميراند
فَاذا قَضیٰ اَمۡرً ا                           و چون به کاری حکم کند
فَانَّما يَقولُ لَه                              پس به آن می گويد
کُنۡ فَيَکو ن                                 باش، پس می باشد                                             غافر،
۶۸
 
اَللّٰهُ الَّذى سَخَّرَ لَكُمُ الۡبَحۡر لِتَجۡرىَ الۡفُلۡكُ فيِه باَمۡره وَ لتَبۡتَغوا مِنۡ فَضۡله وَ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرون                                                                                        جاثيه، ۱۲
  
خداوند كسى است كه دريا را براى شما رام كرد تا به فرمان او كشتى‏ها در آن جريان پيدا كنند و تا از فضل او جستجو كنيد و شايد شكرگزارى كنيد.
                    
لاَ الشَّمۡسُ يَنۡبَغى لَها                         نه خورشيد را سزد
اَنۡ تُدۡرِكَ الۡقَمَر                                   كه به ماه رسد
وَ لاَ اللَّيۡلُ ساِبقُ النَّها ر                         و نه شب بر روز پيشى جويد
وَ كُلٌّ فى فَلَكٍ يَسۡبَحو ن                       و همه در مدارى در گردشند.            يس، ۴۰
کَفور: ناسپاس         قَدَر: اندازه         سَخَّرَ: مسخّر کرد، رام کرد لِتَجْری: تا حرکت کند          لِتَبۡتَغوا: تا بجوييد 
۱-  اختيار، حقيقتى وجدانى و مشهود را توضیح دهید؟  
( تفاوتى اساسى ميان آتش كه مى سوزاند، آب كه جارى مى شود، گياه كه مى رويد و حيوان كه راه مى رود، با انسان وجود دارد. هيچ يک از اين مخلوقات، قدرت انتخاب يک عمل خاص از ميان چندين رفتار ممكن را ندارند و اين فقط انسان است كه همواره در برابر چندين كار و چندين راه مختلف قرار مى گيرد و از آن ها يكى را برمى گزيند.
توانايی انتخاب و گزينش ناشی از اختيار است. اختيار که به معنای توانايی بر انجام و ترک يک کار است، يک حقيقت وجدانى است و هر كس آن را در خود مى يابد و می بيند که شبانه روز در حال تصميم گرفتن برای انجام يک کار يا ترک آن است. حتى كسى كه آن را در سخن يا بحث انكار مى كند، در عمل از قدرت اختيار خود بهره مى برد ).
مولوى اين حقيقت را در قالب يك مثال اين گونه يادآورى مى كند:
آن يكی بر رفت بالای درخت                            می فشاند او ميوه را دزدانه سخت
صاحب باغ آمد و گفت ای دَنی                          از خدا شرمت، بگو چه می كنی؟
گفت: از باغ خدا بندۀ خدا                                 می خورد خرما كه حق كردش عطا
پس ببستش سخت آن دَم بر درخت                      می زدش بر پشت و پهلو چوب سخت
گفت: آخر از خدا شرمی بدار                                   می كُشی اين بی گنه را زار زار
گفت: كز چوبِ خدا اين بنده اش                                 می زند بر پشت ديگر بنده اش
چوبِ حق و پشت و پهلو، آنِ او                                 من غلام و آلت فرمان او
گفت: توبه كردم از جبر ای عيار                               اختيار است اختيار است اختيار
با وجود روشن بودنِ اختيار، نشانه هاى فراوان آن را همواره در خود مشاهده مى كنيم، ازجمله: 
۲- دلایل بدیهی بودن اختیار را نام ببرید؟   ۱- تفكر و تصميم   ۲- احساس رضايت يا پشيمانی   ۳-  مسئوليت پذيری
۳-  توضیح دهید «تفکر و تصمیم » چگونه می تواند دلیلی بر وجود اختیار در انسان باشد؟
۱- تفكر و تصميم : (  در ساعات متفاوت شبانه روز تصميم هايى مى گيريم و براى اين تصميم ها ابتدا انديشه مى كنيم و جوانب آن را با سبک و سنگين كردن مى سنجيم. گاهى نيز دچار ترديد مى شويم كه از ميان چند راه و چند كار، كدام يک را انتخاب كنيم. دست آخر، پس از بررسى هاى لازم، يكى از آن راه ها را برمى گزينيم و وارد آن مى شويم این گزینش دلیل بر اختیار انسان است. )
اين كه فردا اين كنم يا آن كنم            خود دليل اختيار است ای صنم  
۴- از دلایل بدیهی بودن اختیار « احساس رضایت یا پشیمانی » را توضیح دهید ؟
۲ -احساس رضايت يا پشيمانی : (  هرگاه در كار خود موفق شويم، احساسى از رضايت و خرسندى از خود، وجود ما را فرا مى گيرد. اين احساس رضايت نشانهٔ آن است كه آن كار را از خود و نتيجهٔ اراده و تصميم عاقلانهٔ خود مى دانيم. گاه نيز در كارى مرتكب اشتباه مى شويم و بر اثر اين اشتباه به خود يا ديگرى زيان وارد مى شود. در اين هنگام احساس ندامت و پشيمانى به سراغمان مى آيد و اين بدان معناست كه آن اشتباه، به اراده و اختيار ما بوده است. )
گر نبودی اختيار اين شرم چيست                   اين دريغ و خجلت و آزرم چيست؟
و آن پشيمانی كه خوردی زان بدی                 ز اختيار خويش گشتی مهتدی   
۵- از دلایل بدیهی بودن اختیار « مسئولیت پذیری» را توضیح دهید ؟
۳ - مسئوليت پذيری :(  هرکدام از ما خودمان را مسئول کارهايی می دانيم که انجام می دهيم. به همين جهت است که اگر کار ما درست و نيکوبود موردتشويق قرار می گيريم و اگر کار زشت و نادرست از ما سر زند تنبيه و کيفر می شويم. عهدها و پيمان ها نيز بر همين اساس استوار شده اند و اگر کسی پيمان شکنی کند و مسئوليت خود را انجام ندهد، وی را مستحق مجازات می شمرند. )
هيچ گويی سنگ را فردا بي ا                            ور نيايی من دهم بَد را سزا؟
هيچ عاقل مركلوخی را زند ؟                           هيچ با سنگی عتابی كس كند؟
تفکر در آیات 
۶-در آيات ابتدا ی  درس بينديشيد و توضيح دهيد کدام آيات بيانگر اختيار انسان است  و چگونه از آنها مي توان به وجود اختيار در انسان پي برد.

آیه ی 3 سوره انسان « انا هدینا ه السبیل....... » بیانگر آن است که انسان در مقابل دو راه قرار گرفته است که یکی از این دو راه را انتخاب  می کند
آیه ی 104 سوره انعام « قد جاء کم .....» خداوند از شیوه ی راهنما یی خود با انسان سخن می گوید. خداوند رهنمود های خود را به انسان اعلام می کند این اسنت که باید انتخاب کند و چون انسان اختیار دارد . اگر بد انتخاب کرد و ضرر دید این ضرر از خودش به او رسیده و اگر به انتخاب خوبی دست زد این خوبی هم از ناحیه خودش می باشد عبارت « ما انا علیکم بحفیظ ...» هم بیانگر آن است که از انسان سلب اختیار نمی شود. 
۷-  فوایدتوجه مابه اختیار در زندگی فردی انسان را توضیح دهید؟ دی 89
8- خصوصیات انسانی که اختیار خود را باور کرده وبه آن معتقد است را بیان کنید؟
فوايد توجه ما به اختيار 
( گرچه قدرت اختيار با ساختار انسان سرشته شده و وجود آن انكارناپذير است، اما آن چه اهميت دارد، نحوهٔ بهره مندى از آن است. قدرت اختيار از اين جهت، مانند قدرت تفكر است؛ چه بسيار افرادى كه استعداد فكرى خارق العاده اى دارند ولى بدان توجه نكرده و آن استعداد را در وجود خود مدفون ساخته اند. و چه بسيار افرادى كه استعدادى متوسط داشته اند، اما با همين استعداد متوسط، دروازه هاى بزرگ علم و دانش را فتح كرده اند. ميان كسى كه نعمت اختيار و آزادى خود را شناخته و آن را باور دارد و كسى كه شخصيت خود را حقير، و اختيار خود را به تاراج رفته مى پندارد، تفاوت بسيار است. ( انسانى كه اختيار خود را باور كرده و به آن معتقد است، احساس هويت مى كند، و از خودباورى بالايى برخوردار است؛ در قبال كارهاى خود احساس مسئوليت مى كند، تصميم هاى اشتباه خود را مى پذيرد و در صدد جبران برمى آيد. ) 

پندارهای ويرانگر
۹- اعتقاد به جبر چه آثار سوء فردی و اجتماعی را به دنبال دارد؟۱۲/۸۷

۱۰-  رواج عقیده ی جبری گری در جامعه چه پیامدهایی را بدنبال دارد؟ دی ۸۷ 
(هر چند اختيار انسان امرى مشهود و انكار ناپذير است، اما برخى انديشه های باطل سبب رواج جبرگرايی می شوند. مثلاً کسی که بپندارد که انسان مانند ساير اشيای مادی است، جايی برای اراده واختيار باقی نمی گذارد. 
( رواج عقیده « جبری گری »مانند ويروس فلج، تحرک، سازندگى و نشاط را از فرد و جامعه مى گيرد  و فرصت را براى زورگويان فراهم مى كند . زورگويان و تجاوزگران به حقوق مردم، قدرت و ثروتِ به چنگ آورده را موهبت الهى معرفى مى كنند و مدعى مى شوند اين از تقدير و سرنوشت است كه گروهى غرق در نعمت و ثروت، و عده اى در محنت و مشقّت باشند. از طرف ديگر، كسانى كه از اين نعمات الهى محروم شده اند، به خود حق اعتراض نمى دهند و مى پندارند مخالفت آنان، اعتراض به خواست الهى و تقدير است. )) 
پاورقی:
١ - در قرن های نوزدهم و بيستم ميلادی برخی از فلاسفهٔ ما دی گرا به همين نتيجه در انديشه های خود رسيدند و گرفتار افکار نيهيليستی (پوچ گرايی )شدند. برخی از نويسندگان ايرانی نيز در همان سال ها تحت تأثير آن انديشه ها قرار گرفتند و به فلسفهٔ پوچی روی آوردند و زندگی مأيوسانه ای را گذراندند.
 
٢- وقتی که بنی اميه قدرت را به دست گرفتند و حاکم مسلمانان شدند و به چپاول و غارت اموال مسلمانان پرداختند و قوانين اسلام را زير پا گذاشتند، برای اينکه زمينهٔ اعتراض و قيام مردم را از بين ببرند، عقيدهٔ جبری گری را بين مردم رواج دادند و هرگونه حق طلبی را مبارزه با تقدير و سرنوشت معرفی می کردند، به گونه ای که مردم فکر کنند مبارزه با ستمگری مانند يزيد، مبارزه با خواست و تقدير الهی است. 
  
۱۱-  پندار ویرانگر انسان محوری در بحث اختیار را توضیح دهید؟
(  پندار ويرانگر ديگر از آنِ كسانى است كه فكر مى كنند اختيار به معناى آزادى مطلق، محور قرار دادن خواست هاى خود بدون توجه به عواقب و نتايج آن، و حتى ناديده گرفتن قانون مندى هاى حاكم بر جهان خلقت است. اينان، اختيار را براى ارضاى ميل و هوس هاى خود می خواهند و توجه نمی کنند که چنين برداشتی از اختيار، نتايج زيانباری برای آنها و جامعه و محيط زندگی آنان خواهد داشت. )  
۱۲-  خداوند از چه جهتی قدرت اختیار و اراده را به ما عطا کرده است؟
خداوند، قدرت اختيار و اراده را از آن جهت به ما عطا فرموده كه با بهره مندى از آن، دروازه هاى پيشرفت را فتح كنيم و قله هاى كمال را بپيماييم و در آسمان هستى تا جايى كه جز خدا نمى داند، به پيش رويم. زمينه ساز چنين پروازى و دورى از پندارهاى نادرست، درک صحيح نظام حاكم بر جهان خلقت است  )   که در اينجا به شرح مختصر آن می پردازيم:
13-  زمينه ساز شكوفايى اختيار را نام ببرید؟    
۱- اعتقاد به خداوند حکيم
٢- قانو نمند بودن جهان      
14-     از زمینه های شکوفایی اختیار « اعتقاد به خداوند حکیم » را توضیح دهید؟
 
١ اعتقاد به خداوند حکيم : ( مهمترين گام برای رسيدن به اين معرفت، اعتقاد به خداوندى حكيم، عادل و قادر است كه با حكمت خود جهان را خلق كرده، و آن را تدبير و اداره مى كند به طوری كه همهٔ حوادث و رخدادهاى جهان، در يک چارچوب ساما ندهى شده و قانو نمند اتفاق می افتد و اگرچه ما، به علت دانش محدود و ناقص خود از درک عميق اهداف حكيمانهٔ بسيارى از رويدادهاى جهان خلقت عاجز هستيم، اما مطمئنيم و اعتقاد داريم كه هر حادثه ای دارای هدفی معين می باشد.
    قطره ا ی كز جويباری می رود            از پی انجام كاری می رود
 
15- ايمان به خداوند حكيم و نظام حكيمانهٔ او چه تاثیری در زندگی انسان دارد ؟یا
ايمان به خداوند حكيم و نظام حكيمانهٔ او چگونه زمینه ساز شکوفایی اختیار است ؟

(   ايمان به خداوند حكيم و نظام حكيمانهٔ او، همچنين اين اطمينان را به انسان مى بخشد كه جهان داراى حافظ و نگاهبانى است كه اشتباه در كار او راه ندارد. كشتى جهان ناخدايى دارد كه به علت علم و قدرت بى پايان آن ناخدا، به هيچ وجه احتمال غرق شدن و نابودى آن نمى رود و هيچ كسى جز او نيز نمى تواند آن را از نابودى نجات دهد. )
۱۶- کدام يک از آيات درس به حقيقت ذکر شده اشاره دارد؟ پيام آن آيه را بنويسيد
.آیه ی 41 سوره ی فاطر : جهان تحت مدیریت خداوند است وبه این مدیریت می توان اعتماد کرد . قبول تقدیر الهی به معنای پذیرش نظم و قانون مندی جهان خلقت است. 
  
۱۷-  از زمینه های شکوفایی اختیار « قانونمند بودن جهان » را توضیح دهید؟
 
٢ - قانو نمند بودن جهان :(  زندگی در يک جهان قانون مند، اين امکان را به ما می دهد که با شناخت و استفاده از قوانين جهان نيازهای خود را برطرف کنيم، استعدادهای خود را به فعليت برسانيم و پله های کمال را بپيماييم. نام ديگر اين قانون مندی و نظم و سامان ، « قضا و قدر الهی » است . )
 
قضا و قدر و اختيار انسان 
۱۸-  منظور از قضا وقدر چیست؟
۱۹- موجودات جهان از چه جهتی مقدر به تقدیر الهی هستند؟
(« تقدیر » به معنای «اندازه گرفتن» است . «
̒قدر» و « قدر ».نیز به معنای «اندازه» هستند . «قضا » به معنای « به انجام رساندن ، پایان دادن ، حکم کردن  و حتميّت بخشيدن  » است .( موجودات جهان ، از آن  جهت كه خداوند متعال حدود، اندازه، ويژگى، موقعيت مكانى و زمانى آنها را تعيين مى كند، مقدَّر به تقدير الهى هستند؛ و از آن جهت كه با حكم و فرمان و ارادهٔ الهى ايجاد مى شوند، مربوط به قضاى الهى هستند. به عبارت ديگر، نقشهٔ جهان با همهٔ ريزه كارى ها و قانون مندى هايش از آن خداست و اجرا و پياده كردن آن نيز به وسيلهٔ خداست. به همين جهت نه در نقشهٔ آن نقص و اشتباهى هست و نه در اجرا و پياده كردن آن  ).)   آيا اگر غير از اين بود، ما مى توانستيم با اطمينان خاطر كار و فعاليت كنيم و از اختيار خود بهره اى ببريم؟
آبى كه با ارادهٔ خود مى نوشيم، به علت اعتماد به همين تقدير است. يعنى مى دانيم كه خداوند آب را با ويژگى ها، اندازه ها و تقديرها آفريده كه سبب رفع تشنگی انسان مى شود. امّا كسى كه اين تقديرها را نبيند و جهان را پر از هرج و مرج بپندارد، آيا واقعاً مى تواند از اراده و اختيار خود بهره ببرد؟
تفکر در آیات
در آيات ٤٩ سورة قمر،
۶۸ سورة غافر و ٤٠ سورة يس تفکر کنيد و به سؤالات زير پاسخ دهيد:

 ۲۰-  آیا چیزی در جهان هست که دارای خصوصیات و ویژگی معین نباشد؟       سوره قمر آیه    49
خیر، همه ی موجودات بر اساس تقدیر و اندازه ی دقیق آفریده شده اند از این رو هر موجودی دارای ساختار منظم و ویژگی خاص خود است. 
۲۱- پدیده های جهان به حکم و اراده کیست؟        سوره   غافر  آیه  68
همه ی پدیده ها با حکم و قضای الهی ایجاد می شوند.
22-     آیا موجودات جهان از قانون مندی خود خارج می شوند؟ سوره یس آیه 40
خیر همه موجودات در چهار چوب حدود ، اندازه ، ویژگی ، موقعیت مکانی و زمانی و قانونمند ی خود که از جانب خدا تعیین شده در حرکت اند یعنی همه در تقدیر مشخص شده از جانب خدا عمل می کنند. 
۲۳- پاسخ سوال های فوق چه تاثیری در زندگی انسان دارد ؟
امکان برنامه ریزی، طراحی ، تصمیم گیری و رفتار اختیاری را به انسان می دهد همین قانونمندی و تقدیر دقیق به انسان فرصت می دهد دانش خود را بکار گیرد از طبیعت بهره ببرد اهداف و مقاصد خود را دنبال کند به پیش بینی امور بپردازد مطابق با پیش بینی ها اقدام کند و به پیشرفت خود امیدوار باشد.
۲۴- چرا   برخى چنين پنداشته اند كه قضا و قدر الهى با اختيار انسان ناسازگار است؟

(زیراتصور مى كنند تقدير، چيزى وراى قانون مندى و نظم است كه وقتى به حادثه اى تعلق گرفت، هر قانونى را لغـو و هر نظمى را برهم مى زند؛ درحالى كه خواهـيـم ديد بـد ون پـذيرش قضا و قد ر ا لهى هيچ نظمى برقرا ر نمى شود و هيچ زمينه اى براى كا ر اختيا رى پـديـد نمى آيد.   ) 
  
۲۵-  امام علی (ع) در باره قضا و قدر چه می فرماید توضیح دهید؟
 
(  روزى اميرمؤمنان على با جمعى از ياران خود در سايهٔ ديوارى نشسته بودند. امام ، متوجه كجى و سستى ديوار شد. براى اين كه ديوار روى ايشان و ياران نريزد، از آن جا برخاست و زير سايهٔ ديوارى ديگر نشست. يكى از ياران به آن حضرت گفت:
 يا اميرالمؤمنين آيا از قضاى الهى مى گريزى؟
امام فرمود : «از قضاى الهى به قَدَر الهى پناه مى برم .»
 برداشت نابه جاى آن شخص، چنين بود كه اگر قضاى الهى به مرگ انسان تعلق گرفته باشد، چه در سايهٔ ديوار كج و سست نشسته باشد چه در سايهٔ ديوار مستحكم، ديوار خراب خواهد شد و مرگ خواهد آمد؛ بنابراين حركت و تغيير مكان وى و تصميم گيرى براساس دستور عقل، بى فايده است. امّا اميرمؤمنان با رفتار و گفتار خود، نگرش صحيح از قضا و قدر را نشان داد و به آن شخص(و ديگران) آموخت كه اعتقاد به قضا و قدر، نه تنها مانع تحرک و عمل انسان نيست؛ بلكه عامل و زمينه ساز آن است. زيرا فرو ريختن ديوار كج، يک قانون و قضاى الهى است. اين قضا متناسب با شرايط و تقدير خاص آن ديوار، يعنى كجى آن است. امّا اگر ديوار، ويژگى ديگرى داشته باشد، يعنى اگر محكم باشد، قانون و قضاى ديگرى را به دنبال خواهد آورد و انسانى كه اين دو تقدير و اين دو قضا را بشناسد، تصميم مى گيرد و دست به انتخاب مناسب تر می زند. )
حال جهانى را درنظر بگيريد كه هيچ گونه تقدير و اندازه اى بر پديده هاى آن حاكم نباشد؛ آيا در چنين جهانى جايى براى اراده و اختيار انسان وجود دارد؟ و آيا اصلاً چنين جهانى معنا دارد و مى تواند واقعيت خارجى پيدا كند؟ 
  
۲۶-  رابطۀ ارادۀ انسان با ارادۀ خداوند چیست؟
 
اينكه مى گوييم خداوند با حكمت خود، اندازه، ويژگى و نقشهٔ پديده ها را معين مى كند و با ارادهٔ خود محقق مى سازد، به اين معناست كه حوادث جهان و از جمله كارهاى انسان تحت تدبير و ارادهٔ خداوند و مظهرى از قضا و قدر اوست.  ) مسأله اين است: چگونه مى توان هم به قضا و ارادهٔ الهى معتقد بود و هم انسان را موجودى مختار دانست؟ آيا مى توان گفت كه كار انسان، هم به اراده و اختيار او وابسته است و هم به ارادهٔ خداوند؟
براى پاسخ به اين پرسش لازم است با
علت هايى كه در پيدايش يک پديده دخالت دارند، را نام ببرید؟آشنا شويم. اين علل، بر دو دسته اند: 

۲۷-  علل عرضی را توضیح دهید؟
۱ - علل عرضى :(   در پيدايش هر پديده ممكن است چند عامل به صورت مجموعه و با همكارى يكديگر دخالت كنند. مثلاً براى رويش يک گل، مجموعه اى چون باغبان، خاک، آب، نور و حرارت دست به دست هم مى دهند و با مشاركت يكديگر گل را  پديد مى آورند. اين گونه علل را « علل عرضی » می گویند .در اين مثال، هر عامل به طور مستقيم نقشى برعهده دارد كه با نقش ديگرى متفاوت است.  ) 
  
۲۸-  علل طولی را توضیح دهید؟
۲ - علل طولى : (  گاهى تأثير چند عامل در پيدايش يک پديده اين گونه است كه مثلاً، يک عامل در عامل ديگر اثر مى گذارد و آن عامل دوم در عامل سوم تأثير مى كند تا اثر عامل اول را به معلول منتقل كند. براى مثال، وقتى كه شما قلم به دست مى گيريد و نامه مى نويسيد، چندين عامل، در طول هم، در انجام اين كار دخالت دارند:
اول، قلم كه با حركت خود روى صفحه جملات را مى نگارد؛
دوم، دست شما كه قلم را به حركت درمى آورد؛
سوم، سيستم عصبى بدن كه موجب حركت دست شما مى شود؛
چهارم، ارادهٔ شما كه مقدم بر سه علت قبلى است؛
پنجم، نفس يا روح شما كه اراده از او پديد مى آيد.
كار نوشتن را به ه ر يک از اين عوامل م ىتوان نسبت داد؛ بدي نمعنا كه اگر هريک از اين عوامل نبود، عمل نوشتن ممكن نمى شد، اما هر علتى، به ترتيب، علت بودن خود را از عامل بالاتر مى گيرد. قلم می نويسد، اما حركت آن ناشى از حركت دست است. حركت دست به نوبهٔ خود محصول كار سيستم عصبى است. اين كار هم ناشى از اراده و اراده هم از نفس شماست. اين علتها را « علل طولی » می گویند .  ) 
 
۲۹- چگونه مى توان هم به قضا و ارادهٔ الهى معتقد بود و هم انسان را موجودى مختار دانست؟ آيا مى توان گفت كه كار انسان، هم به اراده و اختيار او وابسته است و هم به ارادهٔ خداوند؟
(   وجود اختيار و اراده در انسان به علت ارادهٔ الهى و خواست اوست. خداوند اراده كرده است كه انسان موجودى مختار و داراى اراده باشد. در فعل اختيارى، تا زمانى كه انسان به انجام فعلى اراده نكند، آن فعل انجام نمى گيرد. اما در عين حال، وجود ما، ارادهٔ ما و عملى كه از ما سر مى زند، همگى وابسته به ارادهٔ خداوند است. يعنى ارادهٔ انسان در طول ارادهٔ خداست و با آن منافات ندارد.  ) 
۳۰-  چرا اختيار انسان، يک تقدير الهى است؟ 
۳۱-  تقدیر الهی شامل چه اموری است؟ 
۳۲-  آیا اعتقاد به قضا و قدر با و جود اختیار در انسان سازگار است؟ به طور کامل توضیح دهید 
( وقتى از تقدير جهان به وسيلهٔ خداوند سخن مى گوييم، منظورمان فقط تعيين طول، عرض، حجم، مكان و زمان يک موجود نيست. اين ها ساده ترين و آشكارترين تقديرها هستند. (تقدير الهى شامل همهٔ ويژگى ها، كيفيت ها و كليهٔ روابط ميان موجودات مى شود.) اين كه آب در چند درجه بجوشد، تعداد الكترون هاى هر عنصر چه تعداد باشد، ماه در كدام مدار دور زمين گردش كند، بدن انسان از چه اعضايى تشكيل شود، كار هر عضوى چه باشد، همه و همه از تقديرات الهى است.

(يكى از تقديرات الهى براى انسان اين است، كه او داراى اختيار باشد؛ همان طور كه مثلاً به آب، ويژگى مايع بودن را داده است، به انسان نيز ويژگی مختاربودن را عطا کرده است.
 به تعبير ديگر، خداوند اين گونه خواسته كه انسان كارهايش را  « با اختیار انجام دهد » و کسی نمى تواند از اختيار، كه ويژگى ذاتى اوست، فرار كند؛ حتى اگر بخواهد فرار كند، باز هم اين يک كار اختيارى خواهد بود، چون همين كار را با خواست و ارادهٔ خود انجام مى دهد.  ) ) 
۳۳-  محدودۀ اختيار انسان در قضا و قدر را توضیح دهید؟
(  شايد در نگاه اول، انسان تصور كند، كه اين قانون مندى ها مانع تحرک و پويايى اوست. اما در نگاهى ژرف تر خواهد ديد كه خداوند با چه زيبايى رابطهٔ ميان قدرتِ اختيار انسان و نظام جهان را سامان داده، به گونه اى كه نه تنها اين نظام سدّ راه او نشود، بلكه زمينه ساز عروج و صعود وى به سوى قله هاى كمال گردد.
تاريخ علم نشان مى دهد كه همين نظام قانون مند، به انسان امكان داده است تا دروازه هاى علم را بگشايد، پهنهٔ درياها را بشكافد، اعماق اقيانوس ها را بجويد و فضاى كهكشان ها را در نوردد و ابزارهاى گوناگونى براى زندگى خود بسازد.
توجه كنيم كه ما در چارچوب قوانين حاکم بر هستی حق انتخاب داريم و مثلاً آسمان و دريا در هر شرايطى رام انسان نيست؛ فقط درصورتى رام و مسخّر انسان مى شوند كه آدمى ويژگى ها و قانون مندى هاى آنها را بشناسد و متناسب با آن ويژگى ها، ابزارهايى مانند هواپيما و كشتى تهيه كند تا بتواند در آسمان ها و درياها سير كند.
پس تقديرات و قانون مندى ها هم لازمهٔ كار اختيارى انسان و هم جهت دهنده و محدود كنندهٔ آن است. برخى از افراد به همين نكتهٔ بسيار روشن توجه نمى كنند و بدون درک قانون مندى هاى جهان، براى رسيدن به خوشبختى، راه هاى دلخواه خود را دنبال مى كنند و بدبختى خود را رقم مى زنند.  )
اندیشه و تحقیق
در آية ١٢ سورة جاثيه تفکر کنيد و به سؤال ها ی زیر پاسخ دهید: 
۳۴- مقصود از رام و مسخر بودن آسمان ها و درياها چيست؟

مقصود از رام و مسخر بودن آسمانها و دریاها ، شناخت قانون مندی ها و ویژگیهای آن دو و تبعیت از قانون مندی الهی و حرکت و استفاده از اختیار در جهت این قانون مندی ها است . 
۳۵-  چرا کشتي ها مي توانند در درياها حرکت کنند؟

چون مطابق با شرایط و ویژگی های دریاها ساخته شده اند یعنی در جهت تقدیرات آنها ، بنابراین می توانند در دریاها حرکت کنند. 
۳۶-  چرا انسان مي تواند با اختيار خود به جستجو در دريا بپردازد؟

 زیرا خداوند دریا ها را رام و مسخر انسان نموده و وی در چارچوب قانونمندی و تقدیرات حاکم بر آن ، می تواند با اختیار خود ابزار هایی مانند کشتی بسازد ودر آن سیر کند.

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: دینی سال چهارم، ،
نویسنده : محمد رضا تیموری
تاریخ : جمعه 7 آذر 1393
زمان : 15:25


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.